آینازآیناز، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

آیناز نبض زندگی مامان و بابا

همدان رفتن آیناز کوچولو

مامانی اینجا با دایی حسن و خاله طاهره و خاله سمانه صد البته مامان فاطمه اینها رفتیم همدان خیلی کیف داد گنجینه رفتیم تو هم که عشق آب بیرون نمیومدی آبشار هم داشت جای قشنگی بود شب هم رفتیم خونه عمه خدیجه عمه بابا رسول همه چی از خودمون بردیم با کمک پسر عمه مجید آتیش درست کردیمو جوجه کباب کردیم صبح هم رفتیم غار علیصدر اما چون میخواستیم برگردیم بلیطش ساعت 7 شب بود داخل غار نرفتیم توی ماشین با خاله سمانه خیلی خندیدیم مسافرت وتی تو هستی خیلی خیلییییییییییییییییی خوش میگذره دست دارم                               نفسسسسسسسسسسسسس     &nbs...
9 مرداد 1393

آیناز خوشگل با مامانی فاطمه

چه روز خوبی بود چقدر بیرون با هم گشتیم دایی امیر محمد و خاله شیواهم بودن ذرت مکزیکی خوردیم چقدر مامانی و اذیت کردی بغل من نمیومدی که همش میخواستی بغل مامانی باشی مامانم خیلی مهربونه توهم خیلی زود اینو فهمیدیا شیطون مامان میبینی چجوری از ما فرار میکنی که بغلت نکنیم فسقلی من اینجا خیلی خسته شده بودی زود خودتو انداختی رو بالش ...
14 ارديبهشت 1393