آینازآیناز، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

آیناز نبض زندگی مامان و بابا

شیطونیا ناز گلکم

1393/8/15 15:36
نویسنده : مامان سیما
195 بازدید
اشتراک گذاری

وای دخترکم میخوام بگم از شیطونیات خیلی بلایی مگه اجازه می دی ما

چیزی بخوریم همش دستات رو میکنی تو بشقاب غذا یا کاسه ی ماست

بابایی انقدر قربون صدقت میره که نگو همش باید دنبالت بیام اخه چند قدم

خودت تنهایی راه میری میترسم بخوری زمین

با دستای کوچولوت از دیوار مبل پشتی هر چی جلوت باشرو

میگیری و راه میری وقتی میری سمت تلفن دیگه نمیشه جدات کرد

انقدر تلفونو دوست داری زنگ میزنم به مامانی تو باهاش نیم ساعت صحبت

میکنی همش داد میزنی دد .دادا با لبات هم یه صداهای قشنگی از خودت

در میاری که هم دل من ضف میره برات هم مامانی

انقدر پشت تلفن جیغ جیغ میکنی که خاله و دایی هم باهات صحبت میکنن

اوناهم انقدر ذوق میکنن همش جیغ میزنن

میخوام یکم از کارای بامزت بگم البته اینا از خیلی وقت پیش شروع شده

حیف ازشون عکس ندارم ولی فیلمای قشنگت هست
مثلا اینکه تو 4 ماهت بود وقتی خونه مامانی بودیم حاظر شدیم

برگردیم خونمون با گریه صدا زدی ما...ما بغلت کردم همش از

خوشحالی بوست میکردم همون موقع با لباس بیرون خوابوندمت روی تخت تا دوباره بگی ماما ازت فیلم بگیرم جالب اینجا بود که گفتی بابا

اصلا بابایی روی پای خودش بند نبود از خوشحالی اشک توی چشمامون جمع شده بود اون اولین صدا زدن مامان وبابات بود

تو زود حرف زدی اما خیلی دیر چهار دستو پا رفتی همین هم شده بود بهونه واسه من

هرکی میگفت چرا بچت چهاردستو پا نمیره زودی میگفتم

عوضش حرف میزنه به به هم چند وقت بعدش یاد گرفته بودی

تا به تو هم میگفتم تو زودی میگفتی و همه تعجب می کردن

عزیز دلم 5 ماهت بود که یکم نانای کردی تو خیلی باهوشی تا خاله اهنگ

گذاشت شروع کردی به رقصیدن از ذوق همه دورت جمع شدیم

و دست زدیم خاله ازت فیلم گرفت بعد هم دست دسی رو یادت دادم

حالا هم وقتی میگم چشمک بزن دوتا چشمای خوشگلتو

با ناز همزمان میبندی باز میکنی

یه چیزی وکه دوست داری با دست بهش اشاره میکنی میگی جی جی

دهنتم تا اخری که جا داره باز میکنی از ذوقت

بهت میگم آینازم به استکان چایی دست نزنیا سرت خم میکنی به طرف راست

که یعنی باشه لالات هم همین شکلیه میگم لالا کن زودی گردنتو کج میکنی مثلا

خوابیدی ای جونمممممممممممممممم

یه کوچولو هم میگی آبه یا ازت میپرسم این ماله کیه میزنی به سینت میگی

من راستی امروز 8/8/93 وقتی گفتم پات کو تا یادت بدم خودت پاتو اوردی

بالا گفتی اییی(ایناهاش) چقدر تو زرنگی اخه نازنینم

 

اینم عکس از خرابکاری شما دخملی

 


 


 

 

پسندها (7)

نظرات (2)

مامان و بابا
16 آبان 93 13:52
سلام عزیزم ممنون که به ماهک من سر زدی و یادگاری پر مهرت رو برامون گذاشتی این عکسای اتلیه عکسایی هست که چاپشون کردم و روی سی دی بهم داد بقیه عکسایی هم که گرفت و چاپ نکردم تو همون سی دی به شکل یه فایل ویدیویی پشت سر هم برام گذاشته بود .اگه ادرس و توضیحات بیشتری هم بخوای من در خدمتم .من از کارش بی نهایت راضی بودم تو پستای قبلی هم عکسای اتلیه ۶ماهگیش گذاشتم که تو همین عکاسی گرفتم ایناز رو ببوس
خاله سانی
30 آبان 93 21:39
ای داد بیداد با کله رفتی تو هندونه که..چقدر شیطون شدی عزیزمم